اقتصاد مسلمانان، آن اقتصادی است که جمعی از مسلمانان به آن مقید هستند. آیا این همان اقتصاد اسلامی است؟
گروه «اندیشه اقتصاد» تسنیم - مکرراً این را شنیدهایم که «اگر اقتصاد اسلامی راهگشا بود، شرایط اقتصادی ممالک اسلامی در برابر غرب و شرق چنین نمیبود». این گزاره نهفقط در سطح عوام، که در بالاترین سطوح و حتی در پارادایم دعوای دامنهدار «علم و دین» بین اساتید دانشگاه و اندیشمندان حوزه، سکۀ رایج است. عدهای معتقدند اگر متعرّض صحت و ریشهدار بودن و اتقان خود این مفهوم ــ اقتصاد اسلامی ــ نشویم لااقل باید گفت، اگر این معنا اجرایی بود و ظرفیت و قابلیت جاری شدن در متن زندگی مردم را داشت، جوامع اسلامی اینچنین از جوامع غیرالهی جا نمیماندند؛ و از این نتیجه میگیرند که اصل اندیشۀ اسلامی از فترت ظرفیت و قابلیت، حداقل در این سطح که در به اجرا گذاشته شدن مناسب باشد، رنج میبرد. گروه اندیشه اقتصاد از این شماره تلاش میکند، مستظهر به آراء اندیشمندان این حوزه، حدود پنجاه پرسش اساسی معطوف به این کانسپت مهم را بررسی کند و به عرصه بیاورد، باشد که غبار از چهرۀ این مفهوم مهم و گفتمانی زدوده شود و پردهها از آفتاب این معنا کنار برود.
پرسش اول؛ آیا «اقتصاد اسلامی» همان «اقتصاد مسلمانان» است؟
واقعیت این است که سنجۀ «اسلام مسلمانان»، پیمانه و کیل مناسبی برای بررسی شاخصمند چگونگیها و ماهیت «اقتصاد اسلامی» نیست. هرچند در شرایط و زمانهای محدودی، مانند زمان حاکمیت اسلام در مدینه و سالهای حکومت امیرالمؤمنین چنین ادعایی دور از واقعیت نیست، اما مسئله این است که این سنجه، به تمام ادوار یا حتی بخش عمدۀ آن «قابل تعمیم نیست»، و منطقاً نمیتواند هم باشد. چه اینکه مطابق رأی حسن سبحانی، استاد برجستۀ اقتصاد اسلامی دانشگاه تهران، واژۀ «مسلمان» به کسی یا کسانی اطلاق میشود که حظّ حداقلی از دین داشته باشند، و تنها دو عبارت «شهادتین» بر زبان آنها جاری شده باشد. با این وصف چگونه میتوان انتظار داشت هرآنچه چنین فردی انجام میدهد را به «اسلام راستین» تأویل و تعبیر کنیم؟! سبحانی در «ابهامزدایی از اقتصاد اسلامی» مینویسد:
"قاعدتاً هنگامیکه در زندگی نظری و عملی مسلمانان رعایت حداقلی موازین اسلامی میشود ما با شکافی بسیار عمیق بین رفتار مسلمانان و اراده اسلام مواجهیم و کسی هم ادعا نمیکند که عملکرد مسلمانی که به حداقلهای دین باور دارد و به آنها عامل است همان است که اسلام بیان میکند و اراده نموده است اما وقتی در موقعیت حداکثری رعایت عملی دین اسلام در زندگی شخصی یا اجتماعی مسلمانان... قرار داریم شرایطی را تجربه میکنیم که در آن فاصله بین رفتار مسلمانان و آنچه دین اسلام ارائه کرده است بسیار کم و ناچیز میشود... ما میتوانیم بگوییم اقتصاد اسلامی همان است که در رفتار و کردار «مسلمانان حداکثری» وجود دارد."
بنابراین منطقاً نمیتوان تأیید کرد که «اقتصاد اسلامی همان اقتصاد مسلمانان است»، بلکه تنها تحت شرایطی میتوان بر این گزاره صحه گذاشت.
انتهای پیام/